اختلال دوقطبی چیست؟
به طور معمول، این اختلال با تغییرات غیرمعمول در روحیه و سطح انرژی همراه است، به صورتی که فعالیت بیش از حد و ناتوانی در انجام وظایف روزمره مشاهده میشود. این ناتوانی ناشی از اختلال دوقطبی میتواند بسیار شدید باشد و به تبع آن، منجر به تأثیرات منفی در روابط، شغل و حتی خودکشی شود.
اختلال دوقطبی در زنان و مردان انواع مختلفی دارد. در اختلال دوقطبی نوع ۱، فرد حداقل به مدت یک هفته در یک دوره کامل از شیدایی را تجربه میکند، که ممکن است همراه با افسردگی باشد یا نباشد. در برخی موارد، علائم شیدایی به حدی شدید است که نیاز به بستری شدن احساس میشود.
در صورتی که فرد حداقل چهار روز متوالی در گذشته یا در حال حاضر دورهای از هیپومانیا (که وضعیتی خفیفتر از شیدایی است) را تجربه کرده باشد، و همچنین در گذشته یا در حال حاضر با افسردگی عمده نیز مواجه شده باشد، اختلال دوقطبی نوع ۲ تشخیص داده میشود. وقوع مکرر تغییر روحیه از هیپومانیا به افسردگی در طول حداقل دو سال، به عنوان اختلال خلقی یا خلق ادواری شناخته میشود.
اختلال دوقطبی معمولاً بیماریهای مزمنی هستند و نیازمند نظارت مداوم تا پایان عمر هستند. بیش از ۹۰ درصد افرادی که دوره شیدایی را تجربه میکنند، دچار دورههای شیدایی یا افسردگی دیگری نیز میشوند

معنای اختلال دوقطبی چیست؟
بطور معمول، افراد مبتلا شیدایی را با احساس شادی غریب توصیف میکنند. آنها احساس میکنند که “جهان زیر پاهایشان قرار دارد”. اما در بیشتر موارد، روحیه آنان در دوران شیدایی به هم خورده است. علاوه بر این، این افراد بهطور ناگهانی اعتماد به نفس زیادی پیدا میکنند، نیاز به خواب کمتری دارند، پرحرفی میکنند، حواسشان به راحتی پرت میشود و به فعالیتهایی میپردازند که پر از ریسک و دردسر هستند (مانند قمار، خریدهای بیرویه، و رفتارهای جنسی بیپروا).
شباهت هیپومانیا با شیدایی در این است که در هر دو مورد، تغییر در روحیه و عملکرد فرد به چشم میخورد، اما شدت این دوره به اندازهای نیست که به اختلال جدی در زندگی اجتماعی یا حرفهای منجر شود یا نیاز به بستری شدن داشته باشد.
احتمال دارد که در دوران شیدایی، فرد به شروع پروژههای مختلف بپردازد و حس کند که به هر کاری قدرت انجام دادن دارد، بدون اینکه به تجربه و استعداد خود اهمیت بدهد. یکی از ویژگیهای رایج شیدایی، کاهش نیاز به خواب است. ممکن است فرد تا چند روز به طور مداوم بیدار بماند اما احساس خستگی نکند.
در اغلب موارد، ذهن فرد شیدا به اندازهای سریع عمل میکند که نمیتواند با آن هماهنگ باشد، بنابراین مداوم از یک موضوع به موضوع دیگر پردازد و صحبتهایش یکپارچه نیستند. گاهی او ممکن است در دوره شیدایی، به ویژه اگر کسی سعی کند او را قطع کند، خشونت و خشونت را ابراز کند.
زنجیره رشد کودکانی که در خطر ابتلا به اختلال دوقطبی هستند (به دلیل داشتن یکی از والدین مبتلا به این اختلال) با علائمی آغاز میشود که مخصوص اختلال دوقطبی نیستند (از جمله مشکلات خواب و اضطراب). این وضعیت از اختلال خلقی خفیف به سمت اختلال افسردگی شدید در دوران نوجوانی پیش میرود و در ورود به بزرگسالی، عموماً با یک دوره شیدایی یا هیپومانیا یا اولین دوره از روانپریشی پس از یک دوره افسردگی همراه است.
یک پسربچه بازیگوش و آرام که چهرهای نگران دارد. مشکلات خواب و اضطراب در کودکان ممکن است نشان دهنده اختلالات دوقطبی باشد. ویژگی این وضعیت این است که افراد شیدا بیماری خود و نیاز به درمان را نمیپذیرند و در برابر درمان مقاومت میکنند. تشخیص و درمان درست اختلال دوقطبی بسیار حیاتی است.
خطر خودکشی در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی حداقل ۱۵ برابر بیشتر از جمعیت عمومی است. در اکثر موارد، اختلال دوقطبی تشخیص داده نمیشود یا با اختلالات دیگر اشتباه گرفته میشود و افراد ممکن است سالها رنج ببرند تا در نهایت تحت درمان مناسب قرار بگیرند.
برای درک صحیح اینکه اختلال دوقطبی چیست و شناسایی علائم آن، حتماً باید به روانپزشک مراجعه کنید. پس از بررسی شخصیت و علائم، پزشک میتواند نوع درمان مناسب را تعیین کرده و عوامل تشدید کننده را شناسایی کند

فواید اختلال دوقطبی چیست؟
اجازه دهید از آنچه که میدانیم شروع کنیم:
افسردگی مانیک یا اختلال دوقطبی ممکن است یک بیماری نابودگر باشد. این بیماری، که حداقل 1 درصد از جمعیت را تحت تأثیر قرار میدهد، بدون درمان میتواند به خودکشی، از دست دادن خانواده و شغل منجر شود. علاوه بر این، اختلال دوقطبی اغلب با سوء مصرف مواد و اعتیاد، رفتار جنایی و حتی خشونت همراه است. این بسیار مهم است زیرا بار آنچه که این بیماری بر زندگی افراد، خانوادهها و جوامع میگذارد، کم نشود.
از طرف دیگر، تأثیر افراد مبتلا به اختلال دوقطبی بر تاریخ جهان قابل توجه است، از بازیگران و هنرمندان تا سیاستمداران (مانند وینستون چرچیل و تئودور روزولت)، فضانوردان (مانند باز آلدرن)، رسانهها (مانند تد ترنر) و شاید حتی شخصیتهای مذهبی معروف. به وضوح، برای برخی از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی، احساس معنویت، خلاقیت و موفقیت افزایش مییابد.
اختلال دوقطبی ممکن است پتانسیل بالقوهای داشته باشد، اگر فردی بتواند انرژیهای دورهای خود را به کاری مفید و موثر هدایت کند. این البته نیازمند توانایی پرهیز از مواد مخدر و الکل، داشتن شخصیت سالم و حداقل برخی از روابط حمایتی و شبکههای اجتماعی است. ممکن است ارزیابی مجدد مفهوم اختلال دوقطبی مفید باشد. به جای تلقین اینکه این یک اختلال است، میتوانیم افراد دوقطبی را به عنوان افرادی که دسترسی به قدرتهای غیرمعمول دارند مشاهده کنیم. این قدرت میتواند به سمت ساختار یا نابودی هدایت شود. اگر فرد به انتخاب دسترسی به این قدرت تشویق شود، ممکن است در راهی به سوی موفقیت قرار بگیرد
روشهای تشخیص بیماری دوقطبی و نشانههای اختلال دوقطبی چیست؟
با توجه به DSM-5، دوره شیدایی با سرمستی بیشازحد، کجخلقی در بیشتر روزهای هفته یا هر روز به مدت دست کم یک هفته ظاهر میشود و با افزایش غیرعادی فعالیت و انرژی همراه است. علاوه بر این، سه مورد از علائم زیر در فرد مشاهده میشود:
- اعتماد به نفس بیش از حد یا بزرگنمایی، از جمله باورهای غیرمنطقی نسبت به توانایی و قدرت خود.
- کاهش نیاز به خواب.
- پرحرفی غیرعادی یا نیاز به صحبت.
- هجوم ایده یا افکار.
- پرت شدن حواس.
- افزایش هدفگذاری، مانند پروژههای کاری یا درسی، یا فعالیتهای بیهدف.
- شرکت در فعالیتهایی که احتمال پیامد منفی آنها بالاست، مثل خرید بیرویه یا سکس بیپروا.
اگر این علائم را در اطرافیان خود مشاهده کردید، بهتر است به پزشک مراجعه کنید. میتوانید از طریق درمانکده، بهترین متخصصان این حوزه را ملاقات کنید و خدمات مشاوره را دریافت کنید.
علاوه بر این، اختلال در خلق و خو برای بروز مشکلات جدی در عملکرد اجتماعی یا شغلی یا نیاز به بستری شدن برای جلوگیری از آسیبزدن به خود یا دیگران کافی است.
بهطور کلی، این وضعیت با تزریق دارو، سوءمصرف مواد یا اختلال بالینی قابل توضیح نیست.
هیپومانیا یا حالت خفیف شیدایی، شامل تغییر بارز در عملکرد فرد (ولو به مدت چهار روز یا بیشتر) است. اما معمولاً با ناتوانی شدید اجتماعی یا شغلی مواجه نمیشود. بنابراین، ممکن است فرد احساس خوبی داشته باشد و بهطور فزایندهای فعال شود، بهطوریکه نتوانند دوره هیپومانیا را تشخیص دهند.

چگونه میتوانم تشخیص دهم که اختلال دوقطبی دارم؟
در این اختلال، حداقل یک دوره افسردگی را تجربه میکنیم. در این دوره، روحیهمان پایین میآید، احساس بیمیلی و بیانگیزگی به ما دست میدهد یا حداقل به مدت دو هفته دچار ناامیدی میشویم. بر اساس DSM-5، حداقل پنج مورد از علائم زیر نیز در ما مشاهده میشود:
- روزانه یا حداقل بیشتر از روزهای هفته، احساس ناراحتی، اضطراب یا پوچی میکنیم.
- احساس بیمیلی و بیانگیزه بودن روزانه یا حداقل بیشتر از روزهای هفته.
- افزایش یا کاهش بیرویه وزن.
- بیخوابی یا پرخوابی.
- بیقراری مشهود یا کندی حرکتی.
- روزانه تقریباً احساس خستگی مفرط و انرژی پایین داریم.
- عذاب وجدان یا احساس بیارزش بودن.
- ناتوانی در تمرکز یا تصمیمگیری.
- افکار یا اقدام به خودکشی.
این علائم دو قطبی باعث پریشانی یا نقص در عملکرد ما میشود و ناشی از تاثیر مواد یا بیماری بالینی نیست.
گاهی دورههای شدید شیدایی یا افسردگی شامل علائم روانپریشی میشود. به عنوان مثال، توهم (شنیدن، دیدن یا احساس حضور چیزهایی که در واقعیت وجود ندارد) و هذیان(باور محکم و غلط که ربطی به دلایل یا توضیحات منطقی در باورهای فرهنگی عادی ما ندارد) از جمله علائم شایع روانپریشی است.
علائم روانی در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی چگونه است؟
در اختلال دوقطبی، علایم روانی اصولاً از وضعیت روحی فرد در زمان فعلی ناشی میشوند. بهعنوان مثال، در زمان دوره شیدایی، احتمال دارد فرد با توهمات خودبزرگبینانه روبرو شود، مثل اعتقاد به اینکه رئیس جمهور است یا دارای قدرت و ثروتی استثنایی است. اما در دوره افسردگی، احتمال دارد احساساتی مانند عذاب وجدان یا احساس بیارزشی را تجربه کند یا باور داشته باشد که به جرمی بزرگ مرتکب شده است. بههمین دلیل، گاهی اختلال دوقطبی بهاشتباه به عنوان اسکیزوفرنی تشخیص داده میشود.
همچنین ممکن است علائم افسردگی و شیدایی بهطور همزمان در برخی از افراد رخ دهد که به این وضعیت اختلال دوقطبی با ویژگیهای ترکیبی گفته میشود. علایم آن اغلب شامل بیقراری، اختلال در خواب، تغییرات شدید در اشتها، روانپریشی و افکار خودکشی میشود. این افراد ممکن است همزمان با احساسات شدیدی از غم و ناامیدی روبرو شوند و در عین حال احساس بالای انرژی داشته باشند.
بعضی از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی به خودکشی متوسل میشوند. هر کس که به فکر خودکشی افتاده، باید بلافاصله تحت نظر متخصصان سلامت روانی قرار گیرد و هرگونه حرفی درباره خودکشی جدی گرفته شود. به نظر میرسد خطر خودکشی در ابتداییترین دورههای بیماری بیشتر از همیشه باشد. تشخیص زودرس اختلال دوقطبی و یادگیری بهترین راهها برای مدیریت آن، میتواند خطر خودکشی را بهطور قابل توجهی کاهش دهد.
در بیشتر موارد، دورههای افسردگی و شیدایی در طول عمر تکرار میشوند. اکثر افراد مبتلا به اختلال دوقطبی در میان دورهها هیچ نشانهای از بیماری ندارند، اما در یک سوم از موارد، علایم برقرار میمانند. همچنین، در درصد کمی از افراد، علایم به طور مزمن با وجود درمان بهبود نمییابند.

دوقطبی تند چرخش چه معنا و علائمی دارد؟
وقتی فرد در عرض ۱۲ ماه چهار بار یا بیشتر اپیزود بیماری تجربه کند، این وضعیت به عنوان دوقطبی تند چرخش شناخته میشود. برخی افراد ممکن است در طی یک هفته یا حتی یک روز، چند اپیزود روحی را تجربه کنند. این نوع تغییرات عمدتا در ابتدای بیماری رخ میدهند و بیشتر در زنان دوقطبی مشاهده میشوند.
اگر فرد آگاه باشد که دوقطبی چیست و بهطور موثر درمان شود، میتواند زندگی سالم و موثری داشته باشد. اما بدون درمان، فراوانی و شدت تغییرات روحی افزایش مییابد و ممکن است برای بیماران دوقطبی آیندهای سخت بهوجود آید و به نتیجهای نامطمئن برسند، شاید حتی به خودکشی برسند.
این وضعیت ممکن است در کودکان و نوجوانان نیز رخ دهد، بخصوص کودکانی که والدینشان دارای این اختلال هستند. کودکان و نوجوانان اغلب در طول یک روز بارها به تناوب احساسات افسردگی و شادی میکنند. در کودکان، شادی به صورت بیرویه و ابریشمگریزی پدیدار میشود.
علاوه بر این، اختلال دوقطبی میتواند در جوانان به شکل متفاوتی ظاهر شود. در بعضی از موارد، علائم و اپیزودهای بیماری در نوجوانان شبیه به بزرگسالان است.
تشخیص و درمان اختلال دوقطبی در کودکان و نوجوانان با چالشهای خاصی همراه است. علائمی مانند کجخلقی و پرخاشگری ممکن است با تشخیص اختلال کمتوجهی-بیشفعالی، اختلال رفتاری یا اختلال نافرمانی اشتباه گرفته شود.
سوء مصرف مواد و الکل در بین افراد مبتلا به اختلال دوقطبی بسیار شایع است. عوامل مختلفی ممکن است در بروز این اختلال موثر باشند، از جمله مصرف داروهای خودسرانه به منظور کنترل علائم، که ممکن است باعث تشدید علائم روحی شود. در اینجا محیطی که ممکن است انواع مواد مخدر، سیگار، و الکل قرار داشته باشد، احتمال ایجاد اعتیاد بیشتر است.
همچنین، اختلالات اضطرابی مانند حملهی اضطرابی و اختلال اضطراب اجتماعی ممکن است همزمان با اختلال دوقطبی رخ دهد، که ممکن است نیاز به درمان جداگانه یا درمان مشترک داشته باشد.
علت اختلال دوقطبی چیست؟
منشأ اختلال دوقطبی یکی از زمینههایی است که تحقیقات فراوانی روی آن صورت گرفته و دانشمندان به این نتیجه رسیدهاند که این بیماری از یک عامل مشخص نشأت نمیگیرد. به جای آن، چندین عامل با یکدیگر ترکیب میشوند تا این اختلال بروز یابد.
نقش ژنتیک در این موضوع حائز اهمیت است. یکی از مهمترین عواملی که احتمال ابتلا به اختلال دوقطبی را افزایش میدهد، سابقه خانوادگی است. افرادی که اقوام بزرگسال خود را از این بیماری رنج میدهند، دارای یک ریسک ۱۰ برابری نسبت به عموم جمعیت برای ابتلا به این بیماری هستند. با این حال، هیچ ژن خاصی به طور مستقیم با این اختلال مرتبط نیست. بلکه، همانند بسیاری از بیماریهای روحی، چندین ژن (هرکدام تأثیر محدودی دارند) در ایجاد این اختلال نقش دارند.
تحقیقات نشان میدهد که بیشتر شیوع اختلالات روحی و اضطرابی در خانوادههای دارای افراد مبتلا به این بیماری، نسبت به جمعیت عمومی، بیشتر است. مطالعات بر روی دوقلوهای همسان، که دارای ژنتیک مشابه هستند، نشان میدهد که عوامل محیطی مانند رویدادهای پرتنش نیز در ابتلا به این بیماری دخیل هستند. احتمالاً ترکیبی از ژنتیک و عوامل محیطی در بروز این اختلال تأثیرگذار است.
بررسیهای تصویربرداری از مغز نشان میدهد که مغز افراد مبتلا به این بیماری با مغز افراد سالم تفاوتهایی دارد. به عنوان مثال، ضخامت قشر مغزی در بخشهایی از مغز بیماران دوقطبی نازکتر است. تحقیقات دیگر نیز نشان میدهد که پردازش حسی طی دورههای افسردگی و شیدایی ضعیف میشود و منجر به مشکلاتی در ادراک میگردد.

چگونه میتوان اختلال دوقطبی را درمان کرد؟
اختلال دوقطبی حتی در حالتهای شدید هم قابل درمان است. هر چه درمان زودتر شروع شود، احتمال کاهش شدت و تکرار دورههای افسردگی و شیدایی بیشتر میشود.
اختلال دوقطبی که طول عمر فرد را تحت تأثیر قرار میدهد، نیازمند درمانی طولانیمدت است که هدف آن تسکین علائم نهتنها در زمان حال، بلکه جلوگیری از بازگشت علائم در آینده است. اکثر افراد مبتلا به اختلال دوقطبی از نظر نوسانات خلقی و علائم مرتبط با آن به ثبات میرسند.
ترکیب مداوم داروها و مشاوره رواندرمانی بهترین روش درمان است. همچنین، به بیماران توصیه میشود که علائم روزانه خود، روشهای درمانی، الگوی خواب و رویدادهای زندگی خود را ثبت کنند. تحقیقات نشان داده است که این کار به درک و مدیریت بهتر بیماری کمک میکند. این اطلاعات میتوانند به موقع کمک کنند تا تغییرات در خلقیت تشخیص داده شده و از وقوع دورههای بیماری جلوگیری شود. حتی اگر درمان بهطور کامل موفق نباشد، همچنان ممکن است نوسانات خلقی رخ دهد و باید بلافاصله به پزشک اطلاع داده شود تا برنامه درمانی تنظیم شود.
روشهای درمانی برای افراد دچار اختلال دوقطبی چه هستند؟
اختلال دوقطبی یک بیماری قابل مدیریت است، اما توصیه میشود افراد مبتلا به این بیماری برای درمان به روانپزشک متخصص مراجعه کنند. درمان این اختلال معمولاً شامل مصرف داروهای متعددی است.
معمولاً برای کنترل دورههای شیدایی از داروهای تثبیتکنندهی خلق استفاده میشود، که لیتیم از مشهورترین آنها است. لیتیم که اولین داروی تثبیتکنندهی خلق است که تأیید ادارهی غذا و داروی ایالات متحده را دریافت کرده، به طور موثر در کنترل شیدایی و جلوگیری از عود دورههای شیدایی و افسردگی عمل میکند.
علاوه بر لیتیم، داروهای ضدتشنج مانند لاموتریژین، والپروئیک اسید، دیوالپروئیکس سدیم و کاربامازپین نیز به عنوان داروهای تثبیتکنندهی خلق مورد استفاده قرار میگیرند. در سال ۱۹۹۵، والپروات برای درمان شیدایی تأیید ادارهی غذا و دارو شد.
در برخی موارد، ترکیب داروهای ضدتشنج با لیتیم یا یکدیگر به منظور دستیابی به اثر بهتری مورد استفاده قرار میگیرد. همچنین، درمانهای دیگری نیز ممکن است به مدت کوتاه به داروهای تثبیتکنندهی خلق اضافه شوند.
کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال دوقطبی معمولاً با مصرف لیتیم درمان میشوند، اما گاهی از والپروات و کاربامازپین نیز استفاده میشود.
باید توجه داشت که زنانی که قصد بارداری دارند یا باردار میشوند، به دلیل تأثیر پتانسیلی داروهای تثبیتکنندهی خلق و خو بر روند رشد جنین یا نوزاد شیرخوار با چالش مواجه میشوند. در این موارد، مشاوره با پزشک بسیار مهم است تا مزایا و معایب گزینههای درمانی مورد بررسی قرار گیرد.

روشهای درمانی برای افراد دچار اختلال دو قطبی چه هستند؟
درمان اختلال دوقطبی شامل استفاده از داروهای مختلف و ترکیبات آنها است، که این داروها به کنترل علائم شیدایی و افسردگی کمک میکنند و برخی از آنها به تثبیت وضعیت روحی نیز کمک میکنند. برخی از داروهای معمول شامل الانزاپین (زیپرکسا)، کوئتیاپین (سروکوئل) و ریسپریدون (ریسپردال) هستند.
در صورت بروز مشکلات خواب، ممکن است داروهای قوی بنزودیازپین مانند کلونازپام یا لورازپام موثر باشند، اما به دلیل خطر اعتیاد، توصیه میشود این داروها بهمدت کوتاه مصرف شوند. در این موارد، از داروهای آرامبخش دیگر مانند زولپیدم نیز استفاده میشود.
برای مدیریت مناسب اختلال دوقطبی، برنامه درمان ممکن است طی چندین بار تغییر کند و هر تغییر در نوع یا دوز دارو باید تحت نظارت پزشک انجام شود. بیمار باید همه داروها و مکملهای طبیعی را که مصرف میکند با پزشک خود مطرح کند تا از احتمال اثرات جانبی جلوگیری شود.
در بسیاری از موارد، عملکرد غده تیروئید در افراد دچار اختلال دوقطبی، بهویژه کسانی که دارای چرخش سریع روحی هستند، نامعمول است. در صورتی که میزان هورمون تیروئید ناهنجار باشد، میتواند منجر به تغییرات انرژی و روحیه شود، بنابراین پزشک باید میزان تیروئید را به دقت نظارت کند. استفاده از لیتیم ممکن است منجر به کاهش میزان هورمون تیروئید شود، بنابراین افراد ممکن است نیاز به مصرف مکمل تیروئید داشته باشند.
همه داروها اثرات جانبی دارند و ممکن است شامل افزایش وزن، حالت تهوع، رعشه، کاهش میل جنسی، اضطراب، ریزش مو، اختلالات حرکتی یا خشکی دهان باشد. برای حفظ تعادل مزایای درمان، تنظیم دوز یا نوع دارو توسط پزشک لازم است و هرگونه تغییر در داروها باید زیر نظر پزشک باشد و قطعاً بدون توصیه پزشک انجام نشود.
چطور میتوان با استفاده از روان درمانی برای مدیریت بیماری دوقطبی کمک کرد؟
تحقیقات نشان دادهاند که مشارکت فرد مبتلا به بیماری و اعضای خانواده در انواع مختلف روان درمانی میتواند بهبود ثبات روحی، کاهش زمان بستری شدن و بهبود عملکرد شخص در بخشهای مختلف زندگی منجر شود. از جمله روشهای مورد استفاده برای درمان اختلال دوقطبی میتوان به روش درمان شناختی رفتاری، آموزش روانی، خانواده درمانی و درمان بین فردی و ریتم اجتماعی (IPSRT) اشاره کرد. در روش IPSRT، تأکید بر اهمیت داشتن الگوی منظم خواب و بیداری است، زیرا تاخیر در بیدار شدن میتواند باعث تحریک اپیزود شیدایی شود.
روانشناس، مددکار اجتماعی یا مشاور معتبر عموماً این خدمات را ارائه میدهند و به همکاری با روانپزشک برای نظارت بر پیشرفت فرد مبتلا به بیماری میپردازند. روش درمان شناختی رفتاری به افراد مبتلا به اختلال دوقطبی کمک میکند تا الگوهای فکری و رفتاری منفی یا نادرست مرتبط با بیماری را تغییر دهند.
در آموزش روانی، اطلاعاتی در مورد وضعیت، روشهای درمان و تشخیص علائم با فرد مبتلا به بیماری به اشتراک گذاشته میشود تا پیش از تجربه آسیب بیشتر، او را درمان کنیم. این آموزش میتواند برای افراد خانواده نیز مفید باشد.
درمان خانوادگی به کاهش نگرانیها و استرس ناشی از علائم شخص مبتلا کمک میکند.
درمان بین فردی و ریتم اجتماعی به افراد مبتلا به اختلال دوقطبی کمک میکند تا روابط خود را بهبود بخشند و روال روزانه خود را مدیریت کنند. داشتن روال روزانه و برنامه خواب ممکن است از بروز دورههای شیدایی جلوگیری کند

شوک درمانی در بیماران دوقطبی
هنگامی که بیماران دوقطبی با شرایط بحرانی مانند روانپریشی یا افکار خودکشی مواجه میشوند و درمانهای معمولی شامل داروها و درمانهای روانی-اجتماعی کارآمد نیستند یا تاثیر کمی بر روی علائم حاد دارند، معمولاً به شوک درمانی روی میآورند. همچنین، زمانی که وضعیت پزشکی آنان، مانند بارداری، استفاده از دارو را نمیتواند تحمل کند، از شوک درمانی برای درمان اپیزودهای حاد در این بیماران استفاده میشود.
تاثیرات شوک درمانی بر روی افسردگی شدید، شیدایی، یا ترکیبی از این دو، به ویژه افسردگی شیدایی بسیار بالا، بسیار قوی است. استفاده از روشهای مدرن شوک درمانی در بیماران دوقطبی به طور چشمگیری احتمال بروز مشکلات دائمی در حافظه بیمار را کاهش میدهد.
غذا و اختلال دوقطبی
تغذیه مناسب، فعالیت بدنی منظم و الگوی خواب سالم میتواند در مدیریت علائم اختلال دوقطبی به شما کمک کند و بهبود کلی سلامتیتان را ارتقا دهد.
رژیم غذایی سالم برای افراد مبتلا به اختلال دوقطبی به شرح زیر است:
۱. امگا ۳
مطالعات نشان داده است که مصرف اسیدهای چرب امگا ۳، مانند آنهایی که در ماهی و مکملهای روغن ماهی وجود دارد، میتواند به کاهش احساس افسردگی در افراد دوقطبی کمک کند. اگر از مصرف محصولات حیوانی خودداری میکنید، میتوانید امگا ۳ را از منابع گیاهی مانند تخم مرغ یا آجیلها تامین کنید.
۲. منیزیم
منیزیم موجود در غلات کامل، لوبیاها و سبزیجاتی مانند اسفناج، میتواند مانند لیتیوم، یکی از داروهای رایج درمان دوقطبی، عمل کند. این ماده معدنی میتواند کمک کند تا مزاج شما تعادل یابد، اما باید به خاطر داشته باشید که منیزیم نمیتواند به طور کامل جایگزین لیتیوم باشد.
۳. مصرف نمک
علاوه براینکه نمک ضروری برای تنظیم سطوح داروهای دوقطبی در خون است، قطعاً نباید مصرف نمک را به طور کامل قطع کنید. اطمینان حاصل کنید که مصرف نمک شما منطبق با نیازهای بدنی شماست.
۴. چربیهای سالم
چربیهای سالمی که در آووکادو و روغن زیتون یافت میشوند، میتوانند به شما کمک کنند تا سیری بیشتری احساس کنید و اشتهای شما را کنترل کنند.
علاوه بر این، باید مصرف موارد زیر را کاهش دهید:
۱. کافئین
کافئین ممکن است شیدایی را تشدید کند. در فازهای شیدایی، به جای مصرف قهوه و نوشابه، از چایهای گیاهی و آب میوه استفاده کنید.
۲. قند
مصرف زیاد قند میتواند عوارض جدی برای افراد دوقطبی داشته باشد. به جای قندهای پرآب، از میوههای طبیعی استفاده کنید.
۳. کربوهیدراتهای تصفیه شده
کربوهیدراتهای تصفیه شده برای افراد دوقطبی مناسب نیستند. از غلات کامل، میوهها و سبزیجات به عنوان منابع سرشار از کربوهیدرات استفاده کنید.
۴. الکل
مصرف الکل ممکن است با داروهای دوقطبی تداخل داشته باشد و برای بیماران دوقطبی توصیه نمیشود.
۵. گریپ فروت
برخی از داروهای دوقطبی با گریپ فروت تداخل دارند، بنابراین قبل از مصرف آن با پزشک خود مشورت کنید.
بهطور خلاصه، رژیم غذایی مناسب میتواند به کنترل علائم اختلال دوقطبی کمک کند، اما همیشه بهتر است با پزشک خود در مورد نیازهای خاص خود صحبت کنید.

چگونه با بیماران دوقطبی برخورد کنیم؟
در مواجهه با بیماران دوقطبی، باید از جملات و سوالاتی که ممکن است ناراحتی یا خشم آنها را بیشتر کند، پرهیز کنیم. اگر با این بیماران زندگی میکنید یا با آنها در ارتباط هستید، باید رفتاری هوشمندانهتر داشته باشید. یک نکته مهم که باید به آن توجه کنید این است: «استفاده از کلماتی که همدلی و پشتیبانی شما را نشان میدهد، بسیار مهم است.»
«همه اوقات نوسانات خلقی داریم.»
این جمله این اعتقاد را به ذهن بیماران دوقطبی میکارد که مشکلاتی که دارند، معمولی است. بهتر است به جای این جمله، اظهار همدلی کنید و بگویید: «من درک میکنم که حال خودت خوب نیست؛ اما من اینجا هستم تا کمکت کنم.» یا «شاید من همچنان به خوبی حالت را درک نکنم، اما میخواهم بیشتر در مورد اختلال دوقطبی یاد بگیرم و بهت کمک کنم.»
«حالت اونقدر بد نیست.»
شما هیچگاه نمیتوانید درک کنید که بیماران دوقطبی چقدر در درون خود رنج میبرند. بهتر است از قضاوت پرهیز کنید و به جای آن سوال کنید که چگونه میتوانید کمک کنید. مثلاً بپرسید: «میتوانی چند نشانهی حالتت را به من بگویی تا بتوانم بهتر درک کنم و کمکت کنم؟»
برای حمایت از بیماران دوقطبی، باید از کلماتی استفاده کنیم که همدلی و پشتیبانی ما را نشان دهند.
«تو یک بیمار روانی هستی!»
این جمله از بدترین چیزهایی است که میتوان به این بیماران گفت. بسیاری از آنها افراد دوستداشتنی و مهربانی هستند که به دنبال بهبود حال خود میگردند. به جای این جمله، میتوانید بگویید: «تو یک فرد عادی هستی که با یک مشکل پزشکی روبرو شدهای.» یا «وجود بیماری دوقطبی تو هوش و ادراکت را تحت تأثیر نمیگذارد.»
«تو نمیتوانی یک بیمار دوقطبی باشی.»
اگر این جمله را برای آنها بکار ببرید، دلیل دارید میخواهید این بیماری را از آنها پنهان کنید. این به آنها کمک نخواهد کرد. به جای این جمله، به آنها اظهار همدردی کنید و سعی کنید درک بیشتری از مشکلاتشان پیدا کنید.
«دوقطبی بودن رو بهانه نکن که کارهای روزمره را انجام ندهی!»
بهتر است بدانید که بیماران دوقطبی در فاز افسردگی دچار سختی و سرخوردگی میشوند. بنابراین نباید انتظار داشته باشید که همیشه بتوانند کارهای روزانه را به خوبی انجام دهند. به جای این جمله، نشان دهید که در کنارشان هستید و آماده کمک هستید.